در نهایت یک جواب وجود دارد. این ساده است، یک قانون است و شما نباید دورش بزنید. همهچیز در این یک جمله خلاصه میشود: اگر یک «برنامهی مالی جامع» در ناخودآگاه شما برای موفقیت «تنظیم» نشده باشد، هیچچیز یاد نخواهید گرفت، هیچچیز نخواهید دانست و هیچ کاری نخواهید کرد که تفاوت زیادی را بهوجود آورد....
از دانلد والش، نویسندهى کتاب هاى پرفروش ارتباط با خدا و در زندگانى که هیچگاه بهپایان نمىرسد به خدا تکیه کنید
همینجاست. بفرمایید. لازم نیست جلوتر بروید. کتابهاى دیگر را زمین بگذارید، نامنویسى خود را در تمام کارگاهها و همایش ها لغو کنید و به استاد راهنماى زندگىاتان تلفن بزنید و بگویید دیگر با او کارى ندارید.
چون اینجاست: همهى چیزهایى را که براى شناخت زندگى و کاربرد آن لازم دارید. بفرمایید: تمام مقررات جادهاى که براى این سفر شگفتانگیز پا در آن نهادهاید ارائه شده. تمام ابزارهاى لازم بر آفرینش رویدادهایى که همیشه آرزویش را کردهاید. هیچ لازم نیست قدمى از جایى که هستید بردارید.
در واقع مىباید به آنچه تاکنون کردهاید بنگرید.
فقط بنگرید.
منظورم، همین حالاست، به آنچه در دست دارید بنگرید.
بله، فهمیدید. همین کتاب منظورم بود، آن را درست جلو چشمان خود بگیرید. مثل اینکه آن را ظاهر کردهاید و از آسمان آبى فرود آمده. وجود همین کتاب به تنهایى ثابت مىکند که آنچه در آن نوشته شده واقعیت دارد.
منظورم را مىفهمید؟ نه، نه عجله نکنید. بسیار مهم است که این موضوع را بشنوید. دارم به شما مىگویم بهترین دلیل براى آنکه به خود ثابت کنید قانون جذب کارآیى دارد، تأثیرگذار است و نتایج مادى آن در دنیاى واقعى ظاهر مىشود، همین کتاب است.
اجازه دهید شرح دهم...
چه چیزی را بیشتر از همه میخواهید؟
پول، شهرت، قدرت، رضایت، شخصیت، آرامشخاطر، شادی؟
در این کتاب سیزده گام بهسوی ثروت توصیف شده است. این سیزده گام کوتاهترین فلسفه قابلاعتماد برای پیشرفت و موفقیت را ارائه میدهد. این فلسفه تاکنون برای کمک به مردان و زنانی عرضه شده است که هدف مشخصی را در زندگی دنبال میکنند.
قبل از شروع اگر این حقیقت را بپذیرید که این کتاب برای سرگرمی نوشته نشده است بهره زیادی از آن خواهید برد. شما نمیتوانید محتویات آن را طی یک هفته یا یک ماه بهدرستی درک کنید. بعد از اینکه دکتر میلر ریس هاچیسون که در سطح ملی به مهندس مشاور و همکار دیرینه توماس ادیسون معروف است این کتاب را به طور کامل خواند گفت: «این کتاب یک رمان نیست؛ بلکه یک کتاب درسی درباره موفقیت و پیشرفت انسان است و مستقیماً از تجربههای صدها مرد موفق آمریکایی نشئت گرفته است. این کتاب باید مطالعه و درک شود و روی آن تفکر و تعمق صورت گیرد. هر شب، فقط باید یک فصل خوانده شود. خواننده باید زیر جملاتی که بیشترین تأثیر را روی او میگذارند خط بکشد؛ سپس به خطوط مشخصشده برگردد و دوباره آنها را بخواند. یک دانشآموز واقعی، فقط این کتاب را نمیخواند؛ بلکه محتویات آن را درک و آنها را تجربه میکند. باید همه دبیرستانها این کتاب را انتخاب کنند. نباید هیچ پسر یا دختری بدون نمره قبولی رضایتبخش در آزمون مربوط به آن فارغالتحصیل شود. این فلسفه جای موضوعات درسی آموختهشده در مدارس را نخواهد گرفت؛ اما کمک میکند فرد دانش فراگرفته را سازماندهی کند، به کار ببرد و آن را به خدمات مفید و پاداش کافی، بدون اتلاف وقت تبدیل کند.»
دکتر جانآر ترنر ، رئیس دانشکده شهر نیویورک، بعد از خواندن این کتاب گفت: «بهترین نمونه درستی این فلسفه پسر خود شما، بلر ، است که داستان پرماجرای او را با عطش فراوان، در فصل مربوط خلاصه کردهاید.» دکتر ترنر اشارهای به پسر نویسنده میکند که ناشنوا متولد شده است. او نهتنها از کرولالشدن جلوگیری کرد بلکه با استفاده از فلسفه توصیفشده در این کتاب نقص و معلولیتش را به ویژگی گرانبهایی تبدیل کرد.
بعد از خواندن این داستان میفهمید در شرف دستیافتن به یک فلسفه هستید؛ فلسفهای که میتواند به ثروتی مادی تبدیل شود یا بهراحتی به شما آرامشخاطر، درکوفهم و توازن معنوی بدهد. همچنین در برخی شرایط همچون شرایط پسر نویسنده میتواند به شما کمک کند تا بر درد و رنج جسمانیتان چیره شوید. نویسنده از طریق تجزیهوتحلیل شخصی صدها مرد موفق دریافت که همگی آنها بهکمک آنچه معمولاً کنفرانس و گردهمایی نامیده میشود تبادلنظرها را دنبال میکردند. وقتی مشکلی داشتند که باید برطرف میشد، کنار هم مینشستند، آزادانه صحبت میکردند و از نظرات مشترک و همزمانشان طرحی متناسب با هدفشان پیدا میکردند؛ مثل بقیه کسانی که با موفقیت آن را انجام دادند.